آنچه مسلم است اين است كه در هيچ يك از اديان و فرهنگ ها زن از وضعيت و موقعيتي برابر با مرد برخوردار نبوده است. اين وضعيت نابرابر در همة شئون زندگي نمود دارد.
احكام ديني زنان را مخاطب قرار نمي دهد و مسائل مربوط به ايشان به صورت غير مستقيم و بواسطة مردان مطرح مي شود اما اين امر در اديان بسته به فرهنگ ها متفاوت است به عبارت ديگر دامنة اين نابرابري ها در همة اديان يكسان نيست دراين فصل به بررسي وضعيت زن در اديان مورد بحث مي پردازيم.
مزدايي
در ميان اقوام و ملل شناخته شدة باستان، هيچ جامعهاي وجود ندارد كه در آن به اندازة دين مزدايي در ميان مرد و زن تعاملي خوب و سازنده وجود داشته باشد. به نظر ميرسد كه زن و مرد در اوستا از حقوقي برابر برخوردارند و نسبت به يكديگر ارجهيتي ندارند. زن و مرد پرهيزكار معمولاً در كنار هم ذكر ميشوند. خطابههاي فلسفي كه زرتشت در “گاتاها” نسبت به مردان و زنان ايراد ميكند نشاندهندة وجود زناني توانا در زمان زرتشت بوده است. وظايف زن در ايران باستان به فعاليتهاي اقتصادي درخانواده محدود نميشد، بلكه در پيشبرد معنوي و اخلاقي تمام جامعه نقش مهمي را ايفا ميكرد او معلم اخلاق به حساب ميآمد.